چرا شرکت ها محصولات خود را اعتیاد آور طراحی می‌کنند

چرا شرکت ها محصولات خود را اعتیاد آور طراحی می‌کنند
26 جولای 2018 مگ مانی
(0 رای‌ها)

چرا شرکت ها محصولات خود را اعتیاد آور طراحی می‌کنند

تابستان ۲۰۱۸ تابستان تکنولوژی ‌ست. و تمام ما می‌دانیم که معتاد هستیم، معتاد به ایمیل، اسنپ‌چت، اینستاگرام و فیس بوک. ما برای تسلی یافتن فضای خانه را با فضای باز جابه‌جا کرده‌ایم. کودکان ما هر روز در تعطیلات وارد اسنپ چت میشوند، تا رگه‌های حیاتی خودشان را زنده نگه دارند و در جریان گم شوند. ما کمتر حرکت میکنیم و بیشتر تماشا میکنیم. 

 

به خصوص با گسترش تلفن های هوشمند تعادل به هم ریخته است. حالا آنها همه جا همراه ما هستند. صداهای هشدار غیر ضروری، در قرار ملاقات‌ها، و در جمع های خانوادگی و در رویدادهای وررشی، غرق خود میکند. و به طور کلی هر موقعی که از ما انتظار میرود که در لحظه باشیم. بعد از آنها نت فلیکس آمد که مارا به بی‌خوابی و محرومیت از خواب رسانده است. وقتی که با خوشحالی در حال تماشا کردن هستیم یک عمل نادیده گرفتن آگاهانه‌ی این واقعیت است که حتی کمی کاهش در بستن چشم‌ها میتواند موجب بروز افسردگی و کاهش قابل توجهی در عملکرد شناختی شود

شمار زیادی شواهد نشان می دهد که استفاده ما از محصولات تکنولوژیکی باعث کاهش پر اهمیت ترین بخش زندگی ما، یعنی ارتباط ما با خانواده و دوستان، زندگی کاری ما و سلامت جسمی و روانی میشود.

البته برای شرکت های تکنولوژیک وابستگی در هسته‌ی طراحی محصول است. این کمپانی ها آگاهانه از بسیاری از تکنیک های علوم شناختی استفاده میکنند تا توجه مارا جلب کنند. این کاملا منفی نیست. نکته‌ی طراحی هر محصولی این است که برای استفاده راحت آماده باشد. اما برای مثال در نوشیدن، سیگار کشیدن و قمار کردن یک آگاهی نسبی از تاثیرات منفی آن ها وجود دارد. شاید مسئولیت بیشتر سرمایه‌گذاران این دستگاه ها و اپلیکیشن ها این باشد که طوری آنها را طراحی کنند، که تکنولوژی کمکی باشد برای سالم تر زندگی کردن افراد. ما چطور میتوانیم تکنولوژی را طراحی مجدد کنیم برای این که یک انتخاب بهتری باشد و استرس تکنولوژی را کم کند و خلاقیت و کارهای اجتماعی را پرورش دهد؟ راه حل ایده‌آل باید برای پیاده سازی و شخصی سازی و استفاده کردن از دستگاه ها و پلتفرم های چندگانه آسان باشد.

میتواند یک حساب کاربری متمرکز داشته باشد که به شما اجازه بدهد که تمام فعل و انفعالات و هشدارهای خودتان را شخصی سازی کنید که در آن همه ی اپلیکیشن ها به راهنمایی و اجازه بستگی دارند. به عبارت دیگر، یک عامل کاربری درست، یک واسطه ایست که توجه مارا بر عهده گیرد و قوانین ما را در تحقق آن اعمال کند.

مفهوم یک عامل کاربری، مکرراً در صنعت توضیح داده شده اما هرگز تأسیس نشده.

با توجه به نارضایتی اجتماعی افزاینده‌ی ما و تنهایی همه‌ گیر و بهره وری نزولی ما، این زمان وقتی فرا می‌رسد که چنان راه‌حلی نه فقط ایده آل بلکه ضروری باشد. در نهایت چنان عاملی تکنولوژی را به شکل یک عادت در خواهد آورد .

باید تمام تکنیک هایی را که "طراحان تجربه کاربر" در سیلیکون ولی،میگویند در فیس بوک و Netflix در ساخت عادات مخرب و چرخش از آنها استفاده شده است، به کارگیرند.

ما به جادوی خوب احتیاج داریم. ما به تکنولوژی احتیاج داریم تا تمرکز زیاد را افزایش دهد به جای این که ما را با حواس پرتی مفرط بمباران کند، تا ما را به عادت های سودمند تشویق کند به جای این که ما را تحریک کند تا احتیاط های پاتولوژیک را دنبال کنیم؛ تا بهره وری، ارتباط، خلاقیت و اشتغال را افزایش دهد به جای رونوشت سطحی ای از آن خصوصیات.

یک زندگی سالم که هرگز دسترس ما فراتر نرود یکی از طراحی های خوب تکنولوژی ست که میتواند، و باید مستقیم تر و جهانی تر از قبل قابل دسترس باشد. اپلیکیشن های مثل  moment, sienpo, unglue, calendly ,sendbox  هدفشان رساندن نوعی جادوهای سودمند و افزایش تمرکز است. آنها به دنبال کاهش اصطکاکی هستند که ما به عنوان کاربر باید در دست یافتن به تمرکز توسط هشدارهای دسته ای تحمل کنیم، تنظیم محدودیت برای استفاده از تلفن همراه، و شیوه های دیگر کمک کردن به کنترل ارتباط ما با دستگاه مان. بسیاری از این مکانیزم ها که تمرکز ما را محدود یا منع میکنند، وقتی که یک بار عذاب آور شوند، موجب استرس، ناراحتی احساس پشیمانی و نارضایتی خواهند شد.

برای همدردی با مانیفست حقوق کاربران   Tristan harrisما یک چشم انداز از یک دنیای تکنولوژیک داریم که برای انسان ها کار میکند، به جای اینکه در مقابل آنها کار کند. و در آن هر کمپانی سلامت و سودمندی بلند مدت کاربرانش را برای توجه به طراحی امری ضروری بداند حتی اگر در کوتاه مدت سود کمی داشته باشد.

آنها خودشان را از الگوهای مصرف اضافی مخرب منع میکنند.

اول این که خالقان تکنولوژی باید الگوهایی را تعریف کنند که مشکلات استفاده را پیشنهاد کند. ترجیحا بدون شناسایی مشکل کاربران به طور فرد به فرد. چنین الگویی هزینه های زمانی و مالی زیادی را متحمل میشود. و به طور منظم رفتارهای ناسالم مثل تماشای افراطی ارائه میدهد.

با استفاده از چنین الگوهایی محصول تکنولوژیکی با کاربر رفتار متفاوتی دارد و به آنها در اصلاح این الگوها پیشنهاد کمک میکند. این ممکن است شبیه یک هدف سایه دار به نظر برسد، اما ما می‌خواهیم که با توجه به این گزینه بسیاری از افراد پذیرای کمک باشند. در یک زمینه‌ی کاری ممکن است که ببینیم به مشترکین فعال هشدار داده میشود که هشدار دسکتاپشان را روشن کنند از طرفی در بخش عمده ی فرستندگان گیف ها و پیام ها قرار میگیرند. ارائه دهندگان ایمیل ممکن است که ممکن است دریافت دسته ای پیام ها را به کاربرانی که به سرعت پاسخ میدهند ارائه کنند، که میتواند نشان دهنده‌ی اجبار برای چک کردن و پاسخ دادن به پیام ها باشد، یا هر مشتری ایمیل میتواند دسته‌های دریافتی را به عنوان حالت پیش فرض پیشنهاد کند یا به سادگی هر روز بپرسد که چه زمانی می‌خواهیم ایمیل را چک کنیم(مثلاً در قالب یک صدای ضبط شده) .

برای مصرف کنندگان ویدئو طراحان محصول مثلاً برای نت فلیکس یا یوتوب ممکن است که پخش خودکار را یک عملکرد انتخابی قرار دهند. در واقع انتخاب کردن میتواند در طراحی استاندارد محصول به جای رد کردن یک حالت پیش فرض باشد. و وقتی که طراحان محصول انتخاب کردن که رد کردن را گسترش دهند، به افراد اجازه خواهند داد که خیلی ساده ویدیو را رد کنند‌. برای مثال هر ویدیویی که به صورت خودکار پخش میشود، باید یک دکمه ی توقف پخش خودکار هم به عنوان یک اولویت نمایش داده شود ، که ممکن است مصرف را کُند کند. اما به ما کمک میکند که احساس این را داشته باشیم که بیشتر در کنترل هستیم و بهره وری بیشتری داریم و به مشتری وفادار ترهستیم. اما چگونه ابتکاراتی مثل این میتواند انگیزه‌ای سودمند ایجاد کند. ما امیدواریم در بعضی مواقع انگیزه ی منفعت خود به خود ایجاد شود. نت فلیکس و لینکدین به این نتیجه رسیدند. همانطور که Spotify و سایر کسب و کارهای تکنولوژیک بر پایه ی اشتراک انجام دادند.

در چنین موردی، مصرف بیش از حد یک عنصر خاص باعث کاهش رضایت مشتری میشود. ما گمان نمی‌کنیم که این کسب و کار ها دقیقا بدانند که این آستانه ی خلاف دقیقا کجا هست. و بله آن پلتفرم ها دقیقا همان اندازه مجرم هستند که پلتفرم های ازاد. اما آنها برای کاربران منافع داشتند و تمایل دارند که روی توجه، مشارکت و خدمات ارائه ارزش گذاری کنند.

چالش این است که روی توجه، مشارکت، رضایت مشتری و وفاداری در اقتصاد توجه هزینه کنید. ما میتوانیم آن خدماترا  انتخاب و رد کنیم. برای مثال میتوانیم انتخاب کنیم که تبلیغی نباشد . یا یک دکمه ی تمرکز روی صفحه ‌ی اصلی ما که تمام نوتیفیکیشن ها را قفل میکند و برای آنها به عنوان امکانات پول پرداخت میکنیم. ما در میابیم که شارژ کردن کاربران فوق العاده سخت است و احتمالا این با فیس بوک و گوگل اتفاق نخواهد افتاد. احتمالا عامل دیگری ست که این مدل را خراب میکند. اما ما میتوانیم به یک مثالی اشاره کنیم در شرکت های بزرگ امریکا، که کسب و کارها توانایی های استثنایی نشان می‌دادند برای این که روی چنان هزینه های تیره ای قیمت گذاری کنند شرکت های اعانه‌ای که رتبه ی آنها به سرعت درحال افزایش است. برخی از برندهای موفق و به شدت سود آور مثل  Patagonia, atheleta , Albert به یک شرکت اعانه ای تبدیل شدند. و کمپانی های تکنولوژیکی که کارخانه را پر از کارگران با حقوق کم نکرده اند.

نخبگان تکنولوژیک آن را حداقل به همان اندازه ساده به تصویب رساندند برای اطمینان از این که محصول و خدمات ارائه‌ شده صدمه ای نداشته و در راستای منافع جامعه قرار دارد.

حالا ما می‌دانیم که اکثر شرکت های تکنولوژیکی در نظر دارند که چگونه کنترل را برای کاربران اسان تر کنند که آنها بتوانند با آن محصولات تعامل داشته باشند. اپل و گوگل هر دو یک مجموعه ی جدید ویژگی ها را برای سیستم عامل های آی او آس و اندروید آگهی کرده اند که به ترتیب طراحی شده اند تا به کاربران اجازه دهند که کنترل بهتری روی فعالیت هایشان داشته باشند و اپل در نهایت درحال اضافه کردن ابزارهای قدرتمندی ست برای والدین که روی استفاده ی کودکانشان از تکنولوژی نظارت داشته باشند. فیس بوک برنامه دارد که یک ویژگی جدید را منتشر کند تا به کاربرها کمک کند که درمورد مقدار استفاده ی خود از شبکه ها هشیار باشند.

اینکه آیا غول های بزرگ تکنولوژی واقعا میتوانند از طراحی محصولشان برای کمک به کاربران در روابط طولانی مدتشان با تکنولوژی استفاده کنند، همچنان دیده میشود.

یک اصل اساسی طراحی رفتار کاهش موانع رفتارهای مطلوب به عنوان وسیله ای برای به حداکثر رساندن این رفتار است. برای مدت طولانی رفتار مورد نظر به صراحت، به مصرف بی فکرانه تبدیل شده بود. اقتصاد این شرکت ها توسط اقتصاد توجه رانده می‌شود. نه! ما نمی‌خواهیم که استفاده از موتور های جستجو و رسانه های اجتماعی یا جریان فیلم سازی را متوقف کنیم. اما شاید، تنها شاید شرکت هایی که میتواند بیشتر با نیاز های کاربر مواجه شوند_ که به کاربر ها محصول می‌فروشند به جای تبلیغ مثل اپل و نتفلیکس_ می‌تواند راه را هدایت کنند. هیچ چیز مجانی نیست.

همین امر برای خطوط ظاهراً سود آور کسب و کارها مبتنی بر رفتار است که صادقانه سازندگان این فناوری ها ترجیح میدهند که بیش از حد توسط خانواده و دوستانش آن تشویق نشوند.


خواندن 743 دفعه آخرین ویرایش در پنج شنبه, 18 مرداد 1397 00:37

نظرات (0)

امتیاز 0 خارج از 5 بر اساس 0 رای
هیچ نظری در اینجا وجود ندارد

نظر خود را اضافه کنید.

  1. ارسال نظر بعنوان یک مهمان ثبت نام یا ورود به حساب کاربری خود.
Rate this post:
پیوست ها (0 / 3)
مکان خود را به اشتراک بگذارید

نکست مانی

نکست مانی، بستری برای پیشرفت در حوزه کریپتوکارنسی، محیطی برای ثبت آگهی رایگان کریپتو، قطعات و .... خود و همچنین صفحه اجتماعی کریپتوکارنسی 

نکست مانی

اشتراک در خبرنامه

نگران نباشید. ما از اسپم کردن متنفریم. هر زمان که بخواهید می توانید انصراف دهید!

مگ مانی در شبکه های اجتماعی