میانگین متحرک(moving average) از نشانگرهای کندِ (یا واکنشیِ) قیمت محور است که قیمت میانگین یک دارایی را در بازه زمانی مشخص نشان میدهد. میانگین متحرک راه مناسبی برای اندازه گیری تکانه قیمت هاست همانطور که برای تایید ترندها و تعیین محدوده پشتیبانی و مقاومت بکار میرود. در اصل، میانگین متحرک ها در هنگام تلاش برای تفسیر نمودار، "نویز" را صاف می کنند (بعبارتی آنها را در نظر نمیگیرند). نویز در اثر نوسانات قیمت و حجم تولید میشود. از آنجایی که میانگین متحرک یک نشانگر کند است و واکنش خود را نسبت به اتفاقاتی که در حال رخ دادن هست نشان میدهد، لذا به عنوان یک نشانگر پیش بینی کننده استفاده نمیشود بلکه به عنوان نشانگری تفسیر کننده برای تحلیل و تاییدیه ها بکار میرود.
در حقیقت، میانگین متحرک، پایه بسیاری از ابزارهای شناخته شده تحلیل تکنیکی از جمله باندهای بولینگر و MACD می باشد. میانگین های متحرک مختلفی وجود دارد که همه آنها از فرضیه های پایه ای مشابهی استفاده میکنند و یک متغیر اضافه میکنند. تفاوت اصلی آنها در روش اندازه گیری داده های نقاط مختلف است. مهمترین میانگین های متحرک عبارتند از : میانگین متحرک ساده(SMA)، میانگین متحرک نمایی(EMA)، میانگین متحرک وزنی(WMA) و میانگین متحرک هال (Hull Moving Average)، که در ادامه هر کدام از آنها به اجمال توضیح داده میشود:
میانگین متحرک ساده (SMA): میانگین متحرک ساده، میانگین متحرک بدون وزن است به این معنا که هر بازه زمانی اهمیت مشابهی با بازه های زمانی دیگر دارد و به شکل مساوی ارزش گذاری میشود. وقتی که هر بازه زمانی به پایان میرسد، قدیمی ترین داده بیرون انداخته میشود و جدیدترین داده به ابتدای بازه زمانی اضافه میشود.
میانگین متحرک نمایی (EMA): این میانگین متحرک بسیار مشابه WMA است و در واقع نوعی از آن به حساب می آید. مهمترین تفاوت EMA با WMA اینست که آخرین داده از میانگین خارج نمیشود. برای روشن شدن، همچنان به نقاط داده های افزایش دهنده اختصاص داده میشود، حتی اگر خارج از طول مجموعه سری داده ها باشند.
میانگین متحرک وزنی (WMA): میانگین متحرک وزنی مشابه با SMA است با این تفاوت که WMA به نقاط داده های جدیدتر ارزش بیشتری میدهد. به هر نقطه درون بازه زمانی یک افزایش دهنده اختصاص داده میشود (بزرگترین افزایش دهنده برای جدیدترین نقاط و به ترتیب اندازه افزایش دهنده کاهش می یابد) که ارزش هر نقطه را تغییر میدهد. سپس مشابه آنچه که در SMA اتفاق می افتد با اضافه شدن نقطه داده جدید به ابتدای بازه زمانی قدیمی ترین داده بیرون انداخته میشود.
میانگین متحرک هال (HMA): HMA برای اولین بار توسط آلن هال به منظور کاهش کندی و افزایش سرعت پاسخ دهی این نشانگر در حالیکه در همان زمان در حال حذف نویزها می باشد، ابداع شد. محاسبات آن بسیار دقیق بوده و از WMA نیز در این محاسبات استفاده شده است. این نشانگر تاکید بیشتری بر روی قیمت های جدید در مقایسه با قیمت های قدیمی تر دارد، که در نتیجه آن میتوان روند غالب بازار را شناسایی کرد. همچنین از این نشانگر برای سیگنال های ورود و خروج نیز استفاده میشود. این شاخص اغلب توسط معامله گران کوتاه مدت و معامله گران بلند مدت در ترکیب با سایر سیگنال ها و تکنیک های آنالیز استفاده می شود.
میانگین متحرک داده هایی را میگیرد (قیمت های بسته شدن در یک بازه زمانی مشخص) و میانگین قیمت را به عنوان خروجی خود تحویل میدهد. بر خلاف نوسانگر، میانگین متحرک فقط محدود به تعداد خاصی درون باند و یا رنج خاصی از اعداد نیست، در واقع میانگین متحرک می تواند به همراه قیمت ها تغییر کند و حرکت داشته باشد.
بازه زمانی مورد استفاده در این شاخص متناسب با نوع تحلیل تکنیکیِ انجام شده میتواند تغییر کند. واقعیتی در استفاده از این شاخص همیشه باید به یاد داشت اینست که ذاتا این شاخص دارای تاخیر است. هر چه بازه زمانی مورد استفاده طولانی تر باشد، تاخیر این شاخص نیست افزایش می یابد و برعکس هر چه بازه زمانی مورد استفاده کوچکتر باشد، تاخیر ایجاد شده نیز کاهش می یابد. اساسا، در بازه های زمانی کوتاه میانگین متحرک تمایل به این دارد که نزدیک به قیمت نهایی بماند و تغییراتی شبیه به تغییرات نهایی آن داشته باشد. در مقابل در بازه های زمانی طولانی تر، میانگین متحرک داده های سنگین تری دارند که استفاده از آنها سخت تر است و تاخیر حرکات آنها نسبت به تحرکات بازار بسیار بیشتر قابل توجه است. برای آنکه بدانیم که چه بازه زمانی را باید مورد استفاده قرار دهیم، باید گفت که این نکته کاملا به صلاحدید معامله گر وابسته است. عموما، هر بازه زمانی زیر 20 روز به عنوان بازه زمانی کوتاه در نظر گرفته میشود. بازه های زمانی بین 20 تا 60 روز به عنوان بازه های متوسط و بازه های زمانی بیش از 60 روز به عنوان بازه زمانی طولانی در نظر گرفته میشود.
مورد دیگری که به نظر معامله گر بستگی دارد اینست که از کدام نوع از شاخص های میانگین متحرک استفاده کند. در حالیکه همه مدل های میانگین متحرک تقریبا مشابه هم هستند، در عین حال تفاوت هایی با هم دارند که معامله گر باید نسبت به آنها آگاهی داشته باشد. برای مثال، EMA تاخیر بسیار کمتری نسبت به SMA دارد چرا که برای قیمت های جدید اهمیت بیشتری قائل میشود و در نتیجه نسبت به SMA سریعتر تغییر میکند. از آنجایی که در شاخص SMA ارزش یکسانی به همه نقاط، داده میشود (جدید و قدیمی بودن نقاط اهمیتی ندارد)، لذا این شاخص ارتباط نزدیکتری با مناطق مهم مثل پشتیبانی و مقاومت دارد.
نکست مانی، بستری برای پیشرفت در حوزه کریپتوکارنسی، محیطی برای ثبت آگهی رایگان کریپتو، قطعات و .... خود و همچنین صفحه اجتماعی کریپتوکارنسی